به نامادری ام ناسزا گفتـند ، دست به چاقو شدم
به گزارش ایندکس ایران، بررسیها نشان داد مقتول دقایقی قبل به هواخواهی زن برادرش با سه برادر درگیر شده و با ضربات چاقوی یکی از آنها به قتل رسیده است.
به نوشته روزنامه ایران، زن برادر مقتول در این رابطه گفت: «دو سال قبل در طبقه چهارم این ساختمان ساکن شدیم. یک سال بعد از ما هم سه برادر افغانستانی به همراه مادرشان به طبقه سوم این خانه آمدند و درآنجا ساکن شدند. مدت هاست که بر سر شارژ ساختمان با آنها اختلاف داشتیم. روز حادثه، شوهرم به مأموریت خارج از تهران رفته بود که برادران افغان برای گرفتن شارژ به مقابل خانه ما آمده و شروع به فحاشی کردند.
او ادامه داد: از آنجایی که باردار بودم و کسی هم داخل خانه نبود، با شوهرم تماس گرفتم و او هم به برادرش زنگ زد. لحظاتی بعد برادر شوهرم به خانه ما آمد اما سه برادر با او درگیر شدند و یکی از آنها با چاقو ضربهای به برادر شوهرم زد. حمید غرق در خون روی زمین افتاد، عاملان قتل هم با دیدن این صحنه فرار کردند.
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار مأموران قرار داد، بلافاصله آنها وارد عمل شدند، بررسیها نشان میداد که سه برادر پس از این جنایت وسایلشان را جمع کرده و از آنجا متواری شدهاند. مأموران طرح مهار در اطراف محل جنایت را به اجرا گذاشتند و خیلی زود متهمان بازداشت شدند.
در تحقیقات یکی از متهمان که 18 ساله است و ضربه را زده بود، به قتل اعتراف کرد و گفت: من و برادر 5 سالهام دو هفته قبل قاچاقی به ایران آمدیم و در خانه نامادریام که با دو برادر ناتنیام زندگی میکرد ساکن شدیم. برادرانم با همسایه طبقه چهارم بر سر هزینه شارژ و مشکلات ساختمان درگیر بودند، اما آن روز موضوع درگیری فرق داشت.
متهم 18 ساله ادامه داد: روز حادثه برادر 5 سالهام با بچههای همسایه در کوچه بازی میکردند و در این میان شیطنتهایی نیز کرده بودند. ظاهراً چندین بار زنگ خانه طبقه چهارم را به صدا درآورده بودند که همین مسأله باعث ناراحتی و دلخوری زن صاحب خانه که باردار بود، شده بود. سر این موضوع او شروع به اعتراض و داد و فریاد کرد و به نامادریام ناسزا گفت. از آنجا که من نامادریام را خیلی دوست دارم و فحاشی و بیادبی او باعث ناراحتی من و برادرهای ناتنیام شده بود دعوا بالا گرفت و ناگهان لیوانی را که دستم بود به سمت مقتول پرتاب کردم که به بالای لب او اصابت کرد.
او هم با چاقویی که بدست داشت به سمت ما حمله کرد در این میان چاقو از دستش افتاد. من هم از شدت عصبانیت چاقو را از روی زمین برداشتم و ناخواسته ضربهای زدم. چاقو را در فریزر یخچال خانه نامادریام پنهان کرده وفرار کردیم اما دستگیر شدیم.
با اعتراف متهم به جنایت به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، هر سه برادر در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفتند و بررسیها ادامه دارد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "به نامادری ام ناسزا گفتـند ، دست به چاقو شدم" هستید؟ با کلیک بر روی اجتماعی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "به نامادری ام ناسزا گفتـند ، دست به چاقو شدم"، کلیک کنید.